به رفتارهای شخصیتهای کارتونی موجود در مانگاها توجه ویژهای اعمال میشود و در عین حال حالات چهرههای آنها هم از نظر شاد یا غمگین بودن بسیار مورد توجه قرار میگیرد.
یکی از نقاط قابل توجه در مانگاها چشمهای بسیار درشت آنهاست که تضاد عجیبی با خالقان شرقی خود آنها دارد. سانگوهان یکی از شخصیتهای معروف کارتونهای مانگا که در راه مدرسهاش پرواز میکند در نگاه اول تفاوت چندانی با سایر شخصیتهای قهرمان در کارتونهای دنیا ندارد، اما در واقع طراحی او به گونهای صورت گرفته است که برای تولید ویدیویی و یا برای مورد استفاده قرار گرفتن در بازیهای کامپیوتری فوقالعاده مناسب است.
طنز، اکشن، آرامش و پاکی در کاراکتر او، آمیزهای پرقدرت را از او برای مخاطبان موردنظر ساخته است. اکسل پسرک یازده سالهای که جزو مانگاخوانهای حرفهای است میگوید: "شما باید از آخر موضوع شروع کنید، از بالا سمت راست تا پایین سمت چپ! "
همکلاسیهای او همه توپ اژدها (Dragon Ball) را میشناسند البته علاقه داشتن بچهها به دانلد داک و میکی ماوس هم میتواند جزو استثناها باشد.
- مسألهای به نام فروش
ناشران آلمانی به عنوان نمونه از فروش خوب این نوع کتابها اطلاع دارند. آنها از سالها پیش متوجه این موضوع شدهاند.
اهاپا یکی از ناشران آلمانی که ناشر عمده و بزرگی در حوزه کتابهای کمدی به شمار میآید و سالیانه ۱۲۰ عنوان کتاب در این زمینه چاپ میکند سالانه میلیونها نسخه از داستانهای استریکس (جزو مانگاهای پرفروش) را میفروشد. این ناشر توانسته است داستانهای سیلرمون را هم بر مبنای هفتهای ۳۵۰ هزار نسخه بفروشد.
نکته جالب در این زمینه این است که بورکهارد ایمه رییس انتشاراتی آیکوم میگوید: "فروش کارهای میکی ماوس پایین آمده است و در حالی که روزگاری بهترین فروشهای آن حدود یک میلیون نسخه بود. اکنون به نیم میلیون نسخه رسیده است و همه بر این باورند که دوره مانگاها به عنوان یک گونه خاص پرفروش فرا رسیده است. "
کارلسن از دستاندرکاران دیگر حوزه کتابهای کمدی که در هامبورگ فعالیت میکند میگوید: "تا سالها پیش تنتن و پتزی جزو پرفروشترینها بودند. اما از سال ۱۹۹۸ به بعد توپ اژدها اوضاع را بهدست گرفت و رکورد فروشها را شکست بهطوری که تنها در حوزه کتابهای جلد کاغذی یا همان Paper Back توانست فروش برابر با ۲/۴ میلیون نسخه داشته باشد. "
یواخیم کاپس که خودش تجربه نشر دارد میگوید: "فروش توپ اژدها به ما این نکته را فهماند که فقط این محتوای خوب نیست که میتواند فروش را تضمین کند، بلکه ما این نکته را هم درک کردیم که کتابهای کمدی، نهتنها رسانههایی مرده نیستند، بلکه بسیار با روح هم هستند. ناشران هامبورگی معتقدند هری پاتر و مانگاها میانگین عمر مطالعه را بسیار کاهش دادهاند. "
نکته جالب توجه برای ناشران آلمانی این است که عامل ۶۵ درصد درآمدهای آنان کارتونها و کمدیهای ژاپنی هستند. در گوشهای دیگر از آلمان یعنی در اشتوتگارت دو قهرمان دیگر یعنی بتمن و سوپرمن در برابر یک مانگای دیگر ژاپنی به نام دیجی مون کم آوردند: ۱۵۰ هزار فروش هر نسخه از نشریه.
اوضاع برای کتابهای جلد کاغذی، برچسبهای کارتونها، آلبومها و کلکسیونهای مربوط به آنها و پوسترهای آنها هم مشابه است. البته دیجی مون میتواند جنبه دیگری را هم روایت کند که این روزها به پدیده مهمی تبدیل شده است.
- شبکه تلویزیونی و دنیای چاپ
شبکه تلویزیونی ۱۱ RTC آلمان مجموعهای از دیجی مون را عصرها پخش میکند. این وضعیت در مورد شبکههای دیگر اروپایی هم که کارتونهای دیجی مون را پخش میکنند، مصداق دارد.
یکی از کسانی که دستاندرکار تبدیل این کارتونها به برنامههای تلویزیونی است اینهارد هورست است که خودش در این عرصه به فلیکس معروف شده است.
او میگوید: "لیآوت کار در آلمان بر مبنای کار ویدیویی تعیین میشود و سپس در اسپانیا طراحی میشود، کار طراحی ابتدا با مداد صورت میگیرد و سپس به استفاده از جوهر هندی میرسد، طرحها دوباره از طریق ISPN به آلمان بازگردانده میشوند و من اینجا با استفاده از فتوشاپ به آنها جان میدهم. اول رنگهای اصلی را به آنها میدهم و سپس سایه روشنها به آنها اضافه میشود و در نهایت رنگهای پسزمینه به آنها داده میشود. هدف اصلی حفظ عمق میدان در محصول نهایی و قرار دادن کاراکترها در کانون اصلی توجهات است. تکمیل یک کمدی دیجی مون ممکن است حتی تا ده روز وقت فلیکس را بگیرد و حتی امروز در عصر تبادل اطلاعات کامپیوتری، باز هم برای کیفیت بیشتر، بعضی از کارها باید دستی صورت بگیرد. "
کمدیها یک نیروی واقعی در بازار به حساب میآیند. نتایج یک پژوهش تازه در آلمان حاکی از آن است که افراد بین ۶ سال تا ۱۹ سال ۱۲ درصد از پول توجیبی خود را خرج کتابهای کمدی و مجلات کارتون میکنند، ضمن آنکه پنج درصداول این هزینه صرف خرید برچسبهای این نوع کاراکترها میشود. اما آیا این روند به قوت خود باقی خواهد ماند؟ یک پژوهش اینترنتی که به همین پرسش پرداخته، با پاسخ مثبتی به اندازه ۸۰ درصد پاسخدهندگان مواجه شده است.
- ژاپن در تب کمدیها
در ژاپن که مهد مانگاهاست، ماهانه ۲۰۰۰ مانگای جدید تولید میشود و این سومین منبع درآمد در حوزه درآمدهای مرتبط با چاپ است. رقم عجیبتر این است که ژاپنیها سالیانه دو میلیارد کتاب و مجله مانگا میخرند. معهذا، در این کشور موسوم به سرزمین آفتاب تابان، مانگاها پدیدهای فراتر از توپ اژدها یا پوکهمون (کاراکترهای دیگر) هستند. و در عین حال باید اعتراف کرد که توپ اژدها و پوکهمون هر دو جزو داستانهای محبوب در این عرصه به شمار میآیند.
جامعهشناسان معتقد به وجود یک نوع فرهنگ مانگایی هستند که در عالم واقع وجود دارد و این متفاوت از کمدیهای ارزانقیمت و بیاهمیت است. هر کس که از ترنهای شلوغ توکیو استفاده کرده باشد به خوبی معنی این حرف را میفهمد. کتابهایی از این دست نهتنها در دستان کودکان عازم دبستان و دانشجویان عازم دانشگاه دیده میشوند، بلکه در دستان کارمندان ادارات، بانکها و مغازه ها هم به چشم میخورند. حتی میتوان از پدیده مانگاهای نقرهای (مربوط به سالمندان) هم حرف زد. سطلهای انباشته از این کتابها و مجلات در ایستگاههای مترو هم نمادی دیگر از قدرت گرفتن این پدیده است که البته قواعد خاص خود را هم دارد.
مانگاها آنقدر در زندگی روزمره ژاپنیها نفوذ کردهاند که حتی روزنامهها هم از ازدواج کاراکترهای این کتابها و یا از بیکار شدن آنها خبر میدهند!
از چندی پیش مدیرعامل نیسان موتورز هم به یک کاراکتر مانگایی تبدیل شده است و این البته عجیب نیست که مقولات اقتصادی به سوژههای مانگایی تبدیل شود.
برای مثال روزنامه ینون کیزای از یک کاراکتر به نام شرکت ژاپن در روزنامهاش استفاده کرد که در واقع این کاراکتر نهاد روابط آمریکا با ژاپن بود. البته موضوعات مورد پوشش در مانگاها فقط هم اقتصادی نیست و از توصیف موضوعات پیچیده علمی تا مسایل دشوار دیگر را دربرمیگیرد. توان ایجاد رفتار جدی برای کاراکترهای مانگاها یکی از اصلیترین و دشوارترین وظایف برای طراحان مانگاهاست که با کاراکترهای مشابه آمریکایی و اروپایی که با چند حباب در اطراف آنها (حبابهایی که در آنها حرفهای کاراکترها نوشته میشود) طراحی میشود، بس متفاوت است.
جنو ناکایا؛ مسؤول فروش و خدمات مانرولند که در توکیو ساکن است میگوید: "هدف مانگاها تأثیرگذاری بر کودکان از طریق انتقال ارزشهایی چون دوستی، عدالت و موفقیت است. "
در کمدی دیجیمون دوستی یک پیام است که نور طلایی میپراکند و یا در توپ اژدها راندن با احتیاط یک پیام است و به رابطه قدرت و مغز اشاره دارد و به تضاد بدنهای قوی با مغزهای گنجشکی. پیامهای خردمندانه تأثیرات عمیقی بر جای میگذارند و در خدمت خیرخواهی قرار میگیرند. در آمریکا اگرچه کاراکترهایی چون اسپایدرمن هم حضور دارند، اما توپ اژدها و پوکهمونها هم دارند راهشان را در بازار آمریکا باز میکنند.
نکته مهم دیگر در این زمینه، تقلید متننویسان و طراحان آمریکایی از شیوههای ژاپنی تولید کارتون است. گلد دیگر (جستجوگر طلا) و مدرسه نینجا نمونههای تقلید آمریکا از مانگاهای ژاپن به شمار میآیند.
اما در فرانسه این مشکل چندان جدی نیست و حوزه کمدی مثل حوزه سینما در فرانسه تحت حمایت قرار دارد. خلاقیت در بازار فرانسه به دلیل سختگیریهایی که علیه واردات فرهنگی اعمال میشود، از حاشیه امنتری برخوردار است و به همین خاطر، بازار فرانسه از اوایل هزاره جدید دچار شکوفایی شده است.
رییس اتحادیه ABCD که اتحادیه روزنامهنگاران و منتقدان است میگوید سال گذشته در فرانسه ۱۲۹۲ آلبوم کمدی جدید منتشر شده است و این در حالی است که در شکوفایی اواسط دهه ۱۹۸۰ این رقم بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ آلبوم بود.
در واقع باید گفت محصولات کمدی فرانسوی برای فروش در بازارهای داخلی فرانسه با مشکل مواجه نیستند و طبق آمارهای مرتبط با تجارت کتاب در فرانسه، کتاب سیویکم استریکس توانسته است ۲/۲ میلیون نسخه بفروشد و جالب اینجاست که آمارهای مانگاها به دلیل سهم اندکی که در بازار فرانسه دارند محاسبه نمیشوند.
اما از دیگر سو، طراحان آلمانی رویای فروشهای ژاپنی را دارند و به هر حال بازار تصاویر در آلمان، بازار دیگری است و ۹۵ درصد کتابهای کارتون در آلمان وارداتی هستند.
- پوکهمون
پوکهمون یک شخصیت کارتونی است که دل بچهها را در همه جای جهان ربوده است. او که ابتدا برای گیم طراحی شد، یک پسر ۴ ساله است که قدرت خارقالعادهای دارد.
خالقان این شخصیت یک استراتژی تهاجمی را برای بازاریابی برگزیدند و آن را در سینما و تلویزیون و بهصورت پویانمایی هم ارایه دارند. کتابهای نقاشی و کارتهای پوکهمون هم در بازار به چشم میخورد.
- دیجیمون
دیجیمون یک هیولای کوچک دیجیتال است. هیولاهای بزرگتر و کوچکتر از او هم ردپای او را تعقیب میکنند. دیجیمونها دو نوع هستند: دیجیمونهای خوب و دیجیمونهای بد. اکثر آنها میتوانند به مراحل بالاتری از تکنولوژی دیجیتال برسند.
هدف آنها نجات دنیای دیجیتال از دست قدرتهای شرور است.
- پرنسس مانگاها
رومیکو تاکاهاشی اهل ژاپن، موفقترین زن در عرصه طراحی مانگاهاست. او که اکنون ۴۵ سال دارد از همان دوران مدرسه به تزیین مانگاها علاقه داشت و میخواست در همین عرصه به یک هنرمند تبدیل شود.
او که طی بیست سال گذشته به طراحی مانگاها اشتغال داشته و میلیونها تن را در سراسر جهان به مانگاها علاقهمند ساخته است، در کارش از چاشنی اسطورههای چینی و ژاپنی استفاده میکند و به موضوعات روابط انسانی و محیطهای اسرارآمیز میپردازد.
رومیکو تاکاهاشی که در میان طرفدارانش به پرنسس مانگاها شهرت دارد، در طراحی خود از ریتمی نرم و ساده برخوردار است. کاراکترهایی که او خلق میکند ممکن است عجیب و غریب باشند اما از اعتبار ویژهای برخوردارند. کشمکشهای موجود در داستانهای او برخاسته از حسادت، غرور و سوءتفاهم است و با این حال خواننده آثار او به ندرت در این آثار با یک دشمن کاملاً واقعی مواجه میشود.
- پدر مانگاها
در زمانی که دانلد داک در آمریکا جزو کارهای موفق بود اولین مانگا در ژاپن ظاهر شد که طراح آن اوسامو تزوکا بود. او یک دانشجوی پزشکی بود و ساختهاش را به نام کیمبا، شیر سفید میشناسیم. نام این مانگا در زبان ژاپنی ثین تاکریما بود.
کیمبا توانست در گام اول ۴۰۰ هزار نسخه فروش داشته باشد. تزوکا پس از آنکه تحصیلات پزشکیاش را به پایان برد، وقت خود را بهطور دایم به خلق مانگاها اختصاص داد و این کار منجر به خلق چند کاراکتر دیگر به نامهای شوالیهای با روبان و پسر ستاره شد. او از آغاز دهه ۱۹۶۰ به پویانمایی رو آورد و تا هنگام مرگ یعنی تا سال ۱۹۸۹ توانست ۱۵۰ هزار صفحه کارتون تولید کند و پویانماییهایش هم خوراک ۶۰ شب سرگرمی پیاپی را فراهم ساخت. او به پدر مانگا در ژاپن شهرت دارد و سالنی هم به نام او در شهر تاکارازوکا ساخته شده است.